این روزها دغدغهی اصلی بیشتر کسبوکارها اینه که مخاطبهای جدید و بیشتری را در فضای مجازی و آنلاین جذب کنن. نکتهای که بیشتر آنها ازش غافل هستن اینه که اگر محتوای مناسبی رو تولید کنن، این محتوا به صورت خودکار باعث جذب و ترغیب خواننده و تبدیل اون به مخاطب خاص و مشتری میشه. اگر بخوایم دقیقتر بگیم، تولید محتوای مناسب تاثیر مستقیمی روی مخاطب هدف هر کسبوکاری داره و نباید ازش غافل شد.
اینکه کسبوکارها محتوا را با چه کیفیتی تولید کننن خیلی مهمتر از اینه که یک محتوای معمولی را با قواعد بیهودهای بازنویسی کنن و این دقیقا همون چیزیه که الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل دنبالشه تا شما رو بخاطرش به عنوان یک سایت بیمحتوا معرفی کنه. به طور دقیقتر منظورم اینه که دیگه ترفند بازنویسی و استفاده بیش از حد از کلمات کلیدی و تکراری نمیتونه کمکی به افزایش فروش شما بکنه، بلکه باعث اٌفت کیفیت کار شما هم میشه. چراکه خواننده برای پیدا کردن پاسخ یک پرسش به سایت شما سر میزنه و چقدر بهتره که شما پاسخ درست، سرراست و بهینهای را ارائه بدین، تا اینکه یک پاسخ از پیش تعیین شده و تکراری را به عبارتی بازنویسی کنین و در اختیار مخاطب قرار بدین و یک مشتری بالقوه رو به راحتی با نارضایتی از دست بدین.
در ادامه قراره 11 روش ساده اما موثر رو بهتون بگیم که با استفاده از آنها میتونین محتوایی تولید بکنید که موجب افزایش حجم فروش شما و همینطور جذب بیشتر مخاطب هدف شما و تبدیل آنها به مشتری بشه. اما اول بیاین این سوال رو از خودمون بپرسیم که:
چرا باید اول از همه برای کسبوکار خودمون یک تقویم تولید محتوا تنظیم کنیم؟
اگر میخواهید محتوایی تولید کنید که موجب فروش زیادتر بشه، باید قبل از انجام هر کاری برای کسبوکار خودتون یک تقویم تنظیم کنید. این تقویم کاملا رایگان هست و به این صورته که به کار شما نظم و سرعت ویژهای میبخشه و باعث میشه که شما با برنامه و هدفگذاری بهتر و موثرتری برای تولید محتوای باکیفیتتری پیش برین و در نتیجه مخاطب هدف رو بیشتر از قبل تحت تاثیر قرار بدین. به عبارتی فرایند انتخاب، تولید و انتشار داده شما به صورت سازمانیافتهتری طی میشه.
شما میتوانید با استفاده از CoSchedule این تقویم را ایجاد کنید و سطح کسبوکار خود را یک پله ارتقا بدین.
بعد از ایجاد و تنظیم این تقویم بهتره که بریم سراغ 11 روش موثر در افزایش فروش.
۱ . چرا باید نسبت به اهداف تولید محتوا برای بازاریابی کسبوکار خود حساس و دقیق باشیم؟
سختگیری و حساس بودن در رابطه با بازاریابی محتوا و جذب مخاطب یکی از اصول اولیه برای حرکت در مسیر درست به جهت فروش بیشتره. اینکه شما مطمئن باشید محتوایی که تولید میکنین فقط در راستای جذب مشتریهای بالقوه و ایجاد رابطهای مثبت با آنها پیش میره و هدفی جز پاسخ دادن به سوالات مخاطب نداره. باید از این موضوع اطمینان حاصل کنید که محتوای تولید شده فقط آن دسته از مخاطبهایی رو تحت تاثیر قرار میده که با کسبوکار شما همسو هستن و این یعنی جلوگیری از اتلاف انرژی در مسیر نادرست.
باوجود همه این موارد این روزها بیشتر کسبوکارها روی جنبههای دیگه محتوای کار خود تمرکز میکنن و این نقش تولید محتوا رو برای افزایش فروش و ارتقای سطح شغلیشون نادیده میگیرن و فقط تعداد محدودی هستن که درک کامل و دقیقی از آن چیزی که میخوان و براش تلاش میکنن دارن. تولید محتوای شما باید یک نقشه راه داشته باشه که دقیقا بدونین داره شما رو به چه سمتی میبره.
هدف انتخابی شما باید مشخص، قابل اندازهگیری، دست یافتنی، واقعگرایانه، مرتبط و در محدوده زمانی مشخص با بازار هدف شما باشه.
در اینجا باید تاکید کنیم که در یک کسبوکار موفق هر دو بخش بازاریابی و فروش باید درمورد هدف تعیین شده به یک نظر واحد و توافق برسن. مثلا اگر هدف افزایش میزان فروش باشه، هر دوی این واحدها باید درمورد مقدار افزایش فروشی که انتظار دارن اتفاق بیفته با هم به توافق برسن و بدونن که قراره به کجا برن.
در ادامه مثالهایی رو به عنوان نمونهای از اهداف بازاریابی محتوا برای شما آوردیم:
- دستیابی به میزان فروش بیش از 10%.
- افزایش 5 درصدی لیست ایمیل.
- افزایش 15 درصدی حفظ مشتری.
بهتره فراموش نکنید که اهداف باید همیشه دست یافتنی و واقعگرایانه باشن و نیازی نیست که آمار و ارقام غیرواقعی و عجیبی رو به عنوان هدف در نظر بگیرین.
۲. مطمئن بشین که وبسایت شما کاربرپسند باشه!
یکی از مواردی که باعث میشه که مخاطب شما برای خرید خدمات شما ترغیب نشه، کاربرپسند نبودن وبسایت شماست. این خیلی مهمه که خواننده در وبسایت شما احساس راحتی بکنه و مدت زمان قابل توجهی رو در سایت شما صرف کنه. اگر وبسایت شما کند باشه، پاسخگوی سوالات متعدد خوانندگان نباشه و یا سایت ضعیفی باشه نتیجهای که داره اینه که مخاطب شما با حس و تجربه بد سایت شما رو ترک میکنه و حتی گوگل هم این موضوع رو متوجه میشه.
اگر جزو اون دسته از وبسایتهایی هستید که نظر و حس کاربر برای شما اهمیت داره، بهتره که تمام تلاش خودتون رو بکنید که کاربر با اولین حضور خودش احساس خوبی داشته باشه و دلش بخواد که این احساس خوشایند رو بارها و بارها تجربه کنه. از آنجایی که بیشتر مخاطبها این روزها برای پیدا کردن پاسخ سوالاتشون از موتورهای جستجوی گوگل استفاده میکنند، خیلی ضروریه که بدونید جایگاه وبسایت شما برای این مخاطبها دقیقا کجاست. خبر خوب اینه که اگر سایت شما از نظر الگوریتم passage ranking در وضعیت خوبی قرار داشته باشه نشان دهنده اینه که ساختار و محتوای سایت شما از کیفیت، ارتباط و عمق لازم برخورداره و خب این یعنی که کارتون رو تا اینجای کار درست انجام دادین.
اولویت شما در زمان طراحی وبسایت باید راحتی مخاطب باشه. اینکه سازگاری وبسایت شما در مرورگرها و صفحه نمایشهای مختلف به چه صورتی قراره باشه و اینکه آیا مخاطب احساس راحتی میکنه یا نه هم خیلی مهمه. مخاطب باید بتونه به راحتی با هر دستگاهی که در اختیار داره با سایت شما در تعامل باشه و هیچ دشواری در این مسیر نداشته باشه. چون اگر تعاملی وجود نداشته باشه، در نتیجه مخاطب نمیتونه توی وبسایت شما بمونه و این برای موتور جستجو گوگل به عنوان یک هشدار در نظر گرفته میشه.
همچنین اینکه گوگل به صورت اختصاصی بخشی رو تحت عنوان تجربه کاربر که خودش شامل بهینه سازی و عملکرد گوشی همراه میشه رو به عنوان فاکتوری برای سنجش سایتها اضافه کرده و همین کار باعث شده تا سایتها برای اومدن به رنک اول گوگل راه سختتری رو پیش رو داشته باشن و بیشتر تلاش کنن تا امتیاز قابل توجهی از بخش تجربه کاربر دریافت کنن.
۳. چرا باید کار رقبامون رو تجزیه تحلیل کنیم؟
به عنوان یک کسبوکار خیلی مهمه که بدونین رقبای شما در حوزه تخصصیتون در حال تولید محتوا با چه سطح کیفیتی هستن. برای تولید یک محتوای باکیفیت و بدون نقص ضروریه که همواره تحلیل دقیق و موشکافانهای از محتوای رقبای خودتون داشته باشین و به دنبال اون گپها و کم وکاستیهای کار آنها رو پیدا و بررسی کنین و سعی کنین که محتوایی کمنقصتر تولید کنید.
این روزها مخاطبان به دنبال وبسایتهایی هستن که پاسخی مختصر، مستقیم و تخصصی به سوالشون بده. تجزیه تحلیل شکاف دادهای به عنوان راهی برای شخصی سازی بهتر وبسایت شما شناخته شده که به شما این امکان رو میده که به درک درستی از استراتژی محتوی وبسایت خودتون برسید و کاستیهای اساسی و مورد نیاز آن رو برطرف کنید. همین بررسی به حرفهای و تخصصیتر شدن محتوای شما کمک میکنه.
قبل از همه نکات گفته شده در بالا و تولید محتوای تخصصی، لازمه که بدونید اصلا مخاطب شما دنبال چیه! اینکه اصلا چه سوالی ذهنش رو مشغول کرده و دنبال چه جوابیه، شاید به ظاهر فرایند پیچیدهای نباشه اما در مسیر تخصصی شده محتوای شما نقش بهسزایی داره. هرچه محتوای شما با سوال مخاطب همسوتر باشه پیدا کردن جواب برای مخاطب راحتتر میشه و سایت شما محبوبتر به نظر میرسه.
البته نباید این موضوع رو فراموش کنیم که بیشتر مخاطبهای شما حتی خودشون هم نمیدونن که دنبال چی میگردن. پس نگران نباشید، این موضوع طبیعیه که گاهی نمیتونید حدس بزنید که مخاطب دقیقا داره دنبال چی میگرده یا سوالش چیه! گاهی واقعا فهمیدنش سخته. اما ناامید نشین، همواره با کمک بررسی محتوای تولید شده و همچنین محتوای تولید نشدهی رقبای خودتون میتونین متوجه بشین که باید چه محتوایی تولید کنین، چون که این بررسیها سه بخش اساسی میزان محتوای تولید شدهی آنها، کلمات کلیدی و استراتژیهای استفاده شده توسط آنها رو به شما نشون میده. آشنایی داشتن با این موارد میتونه به راحتی به شما کمک کنه تا از رقبای خودتون پیشی بگیرید.
۴. چرا سرفصلها نیاز به طبقهبندی شدن دارند؟
اولین بخش هر نوشتهای که مخاطب بهش برمیخوره سرفصلهاست. معمولا اگر این سرفصلها جذاب، مختصر و خواندنیتر باشن مخاطب رو برای خواندن ادامه محتوا ترغیب میکنن و هرچه مخاطب بیشتر ترغیب بشه زمان بیشتری رو هم توی سایت میمونه. اصلا عجیب نیست اگر زمان بیشتری را برای نوشتن سرفصلهای محتوای خودتون صرف کنید. بهتره که حتما مطمئن بشین که سرفصلها به اندازهی کافی برای ترغیب خواننده خوب هستن. فراموش نکنید که این ترغیب کردن نباید کاذب باشه و به نوعی خواننده رو فریب بده. مثلا سرفصلی متناسب با خواستهی مخاطب مینویسید و مخاطب مطمئنه که میتونه جواب سوالش رو اونجا پیدا کنه، اما درنهایت بعد از کلیک کردن متوجه میشه که محتوای نوشته شده به جذابی و مفیدی سرفصل نیست و خیلی بیکیفیته!
CoSchedule یک ابزاری به نام Headline Studio داره که امکان تجزیه تحلیل سرفصلها رو برای شما فراهم کرده و پیشنهادهایی هم برای بهبود تاثیرگذاری آنها ارائه میده تا بتونید از طریق آن به راحتی جذب مخاطب بیشتری داشته باشید و در نتیجه میزان تعامل سایت شما بالا میره و باعث بهینهتر شدن موتورهای جستجوی گوگل هم میشه.
این ابزار به سادهترین شکل ممکن طراحی شده، به این صورت که شما در ابتدا سرفصلها را در آن وارد میکنین و بعد برای هر کدوم از آنها یک نمره دریافت میکنین. این ابزار حتی به شما پیشنهادها و انتقاداتی هم ارائه میده و به شما فرصتی میده تا پیشنویس سرفصلها رو بارها ویرایش کنین و نمره بالاتری دریافت کنین.
۵. کمی داستان سرایی هم بد نیست!
یکی از ترفندهای کارآمدی که همیشه توی حوزه بازاریابی محتوا استفاده میشه داستان گفتنه. خواندن سرگذشتهای عجیب و غریب و داستانهای هیجانانگیز و خاص همیشه برای مخاطب جذاب و دلنشین بوده و کاربر همیشه لذت برده که داره جذب وبسایت یا محصولی میشه که خودش جزئی از داستان اونه. بهتره از خلاقیت خودتون نهایت استفاده رو ببرین و تا حد ممکن خودتون و محصولتون رو خاص و ویژه نشون بدین. این بهترین راه ارتباط با مشتریهای بالقوهی شماست.
با داستان سرایی میشه بین محصول و مخاطب یک پل ارتباطی عاطفی ایجاد کرد و زمانیکه پای احساسات به میان میاد مردم تمایل بیشتری برای خرید اون محصول نشون میدن و تعامل بیشتری با کسبوکارها دارن. پس یادتون بمونه که داستان سرایی خلاقانهتر مساوی میشه با تعامل و فروش بیشتر!
امروزه مسیر رشد و تاثیرگذاری بازاریابی مدرن به طرز چشمگیری تغییر کرده. کسبوکارها به صورت مداوم در حال بروزرسانی و آپدیت شدن هستن و مصرف کننده رو با سیل تبلیغات و محصولات جدید بمباران میکنن و به صورت ناخودآگاه تشویق یا بهتره بگیم وادارشون میکنن تا محصولات جدید رو حتما امتحان کنن. یکی از بهترین راههای ترغیب این مصرف کنندگان دقیقا داستان سراییه. ایجاد رابطه عاطفی، ترغیب شدن و درنهایت خرید محصول جدید.
قبل از نوشتن داستان یادتون نره که:
- داستان رو با همدردی شروع کنید.
- مشکلات را پررنگتر نشان دهید، البته با احتیاط و مهربانی.
- یک پایان خوش برای داستان داشته باشید.
مخاطب باید حین خواندن داستان شما این احساس رو داشته باشه که شما نگرانی، دغدغه و احساسش رو درک کردین و دارین باهاش همدلی میکنید. اینکه مشکلاتش رو توی داستان شما هم ببینه و احساس کنه که شما دارین از طریق داستان بهش راه حل میدین تا کمی از حجم استرس و مشکلاتش کم کنید واقعا براش مهمه، پس در نتیجه به خواندن محتوای شما ادامه میده و منتظر یک پایان خوش و دلنشین برای انتهای داستانه. بله، داستان شما باید در ابتدا مشکلات رو مطرح کنه و با لطافت تمام در ادامه با آنها روبرو بشه و در نهایت با یک پایان خوش و خیال آسوده برای خرید از شما آماده بشه. شما بهراحتی میتونین محصولات خودتون رو توی بخش پایانی داستان به عنوان راه حل مشکلات مخاطب معرفی کنید. فقط فراموش نکنید که این معرفی رو با نهایت صداقت، همدلی و محبت انجام بدین.
۶. تقویت نگارش متقاعد کننده چه تاثیری میتونه داشته باشه؟
برای نوشتن داستانی متقاعد کننده باید مهارت نگارش خودتون توی این حوزه رو ارتقا بدین. داستان شما باید به اندازه کافی باورپذیر و قابل درک باشه تا به مرحله ترغیب برسه و اگر نگارش شما نتونه از پس تقویت این مرحله بربیاد پس هیچ پایان خوشی در انتظار مخاطب شما نخواهد بود.
در بازاریابی محتوا مخاطب اغلب به آن چیزی که شما میگین اهمیتی نمیده چون میدونه که شما موظف به فروش کالا یا ارائه خدمات خودتون هستید و این شغل شماست، مگر اینکه متقاعد بشه که شما دارین حرف درست رو میزنید و این دقیقا همون زمانی هست که نقش کپی رایتینگ متقاعد کننده پررنگتر میشه.
بازاریابی محتوا رابطه نزدیکی با شیوه نوشتار متقاعدکننده داره. اینکه شما بازار هدف خودتون رو به خوبی بشناسید و نیازهای اون رو تا حد ممکن شناسایی کنین و برای برطرف شدنشون با قلمی صمیمی و متقاعد کننده راه حلهای مفید و کارآمدی ارائه بدین دقیقا به این معنیه که شما به درک درست و منطقی از کسبوکارتون و بازاریابی رسیدین. قلم شما باید با خط فکری مردم همسو باشه و باید این حس رو بهشون بده که شما دارین برای پاسخ دادن به سوالاتشون نهایت تلاشتون رو میکنید. برای این کار لازمه که شما جو پیرامون صنعت بازاریابی و باورهای عمومی رو به خوبی بشناسید و تولید محتوای خودتون رو بر اساس آنها تنظیم کنید.
۷. تمرکز روی کیفیت محتوا چه تاثیری میتونه داشته باشه؟
از آنجایی که یکی از بزرگترین منابع برای پیدا کردن پاسخ سوالات کاربران موتور جستجو گوگل هست، اینترنت هر روزه به دنبال به روز رسانی روشهای مختلفی برای اونه. به عنوان یک کسبوکار باید آگاه باشید که اگر محتوای سایت خودتون رو در طول زمان به روز و آپدیت نکنید و دغدغه ارتقای کیفیت اون رو نداشته باشید، بدون شک مشتریهای بالقوه سایتتون رو به راحتی از دست میدین. سایتهایی که بازاریابی محتوا را طبق استانداردهای کیفیت تولید میکنند به مرور در رنکهای اول لیست گوگل و مورد توجه افراد بیشتری قرار میگیرند. یادتون باشه که شما نیاز دارین قبل از همهی اینها روی کیفیت محتوا تمرکز کنید.
۸. WIIFM یعنی چی؟
همانطور که درموردش صحبت کردیم نیاز و خواسته مخاطب به عنوان محور اصلی بازاریابی محتوا قرار گرفته و کسبوکارها بیشتر از گذشته به دنبال شخصی سازی و تخصصی کردن محتوای تولید شده در حوزه کاری خودشون هستن. WIIFM هم دقیقا به همین موضوع اشاره میکنه و خلاصه جمله (در این کسبوکار چه چیزی برای من وجود داره؟) یا به عبارت دیگه اینکه (اینجا چه چیزی به درد من میخوره؟) هست. این سوالی هست که در ذهن مشتری هر کسبوکار شکل میگیره و بازاریابی محتوایی موفقه که بتونه به این سوال پاسخ درست بده.
بیشتر کسبوکارها درک نیاز مخاطب رو کاملا نادیده میگیرن و تمام تمرکز خودشون رو روی کیفیت محصول و یا خدمات میذارن. در نگاه اول شاید این موضوع راضی کننده به نظر بیاد اما در ادامه این مشتری و یا خواننده است که تصمیم میگیره به جاهای دیگه هم سر بزنه چرا که احساس میکنه که ممکنه پاسخ بهتری در جای دیگهای برای درخواستش وجود داشته باشه.
یکی از راههای موثر برای فهمیدن نظر مشتریها طراحی نظرسنجی و پرسیدن سوال از آنهاست. شما میتونین با استفاده از outgrow نظرسنجیهای مختلفی را طراحی کنید و از نیاز مشتریان خودتون آگاه بشید و در نتیجه محتوایی رو تولید کنید که دقیقا به همون سوالات پاسخ بده.
۹. آیا اضافه کردن CTA ضروریه؟
اینکه شما از بازدیدکننده سایتتون بخواین که اقدامی رو توی سایت شما انجام بده، یکی از مواردی هست که باعث میشه رابطه بین او و سایت شما صمیمیتر بشه. بدون شک کسبوکارهایی که چنین اقداماتی رو از مشتریانشون نمیخوان در ایجاد این رابطه شکست میخورن و نمیتونن بازدیدکندگان عادی سایت رو به مشتریان بالقوه تبدیل کنن. این روش به عنوان یک استراتژی برای شروع یک رابطه نزدیک بین فروشنده و مشتری و در نهایت یک خرید موفق و فروش سودمنده.
۱۰. کانالهای تبلیغاتی و کارایی آنها
برای بازاریابی محتوا حتما نیازه که با شبکههای اجتماعی و کانالهای تبلیغاتی مختلف آشنا باشید و بدونید که هر کدوم از آنها برای تولید چه محتوایی و در چه زمانی برای شما کارساز و مفید هستن.
برای مثال زمانیکه شما نیاز به بستری برای تبلیغات فوری و سریع دارید، توییتر بهترین گزینه خواهد بود یا مثلا اینستاگرام برای تولید محتوای بصری عکس و ویدیو و کمپینهای طولانی مدت خیلی مفید و کاربردیه. حتی اگر نیاز به فضای حرفهایتری داشته باشید، لینکدین دقیقا همون جاییه که حرفه شما را در صنعت متخصصان به همه معرفی میکند.
اگر به دنبال فروش بالا و جذب مشتریان بالقوه هستید بهتره که در ابتدا تمامی این کانالهای ارتباطی و تبلیغاتی را بررسی کنید و در نهایت اقدام مناسب را انجام دهید، در غیر این صورت نتیجهای نمیگیرید.
۱۱. برند شما، پیام شما
برندسازی همواره یکی از دغدغههای همیشگی کسبوکارهای کوچک و بزرگه اما نباید فراموش کنید که برند بدون پیام هیچ ارزشی نداره. هر برندی در هر وسعت و صنعتی باید حامل پیامی باشه. پیامی که ارزشها و هدف آن برند رو معرفی میکنه و در ذهن مخاطب ماندگار میشه. شما به کمک پیامی که خلق میکنید میتونید خودتون رو به یک برند منحصربهفرد و خاص تبدیل کنید و محتوایی را تولید کنید که مخاطب در همان لحظه اول برخورد با آن حضور شما را تشخیص دهد و تفاوت شما با رقباتون رو متوجه بشن.
نتیجهگیری
بازاریابی محتوا یکی از استراتژیهای مطمئن برای افزایش جذب مشتریان بالقوه و همچنین فروش بیشتره. بهتره که قبل از شروع این فرایند مهم لیستی از اهداف و انتظارات خودتون تهیه کنید اینکه برای افزایش فروشه یا مشتری؟
اینکه محتوایی را تولید کنید که پاسخگوی نیاز بازار هدف شما باشد و این احساس امنیت را به او بده که میتونه با خیال راحت و بدون فکر کردن به رقبای شما خرید خودش را انجام بده. بهتره که با انجام نظرسنجیهای متنوع به صورت مستمر با مشتریان خود در ارتباط باشید و از نظر و نیاز آنها باخبر بشید. این کار به شما این امکان را میده که اطلاعات خودتون را همواره بهروز و آپدیت نگهدارین. در نتیجه میتونین محتوای باکیفیتتری را برای مخاطب خودتون تولید کنید که منجربه افزایش جذب مخاطب میشود. محتوای باکیفیت در یک سایت بهینه و کاربرپسند باعث حضور بیشتر مشتری و ماندن در سایت شما میشه و همچنین تجربه کاربری لذتبخشی را هم برای کاربر شما رقم میزنه. به طور خلاصه بهتره بگیم که تمامی این موارد باعث افزایش حضور مشتری و فروش برای کسبوکار شما میشه. مارکتینگ سدروس با تولید بیش از ۱ میلیون کلمه در زمینه های گردشگری ، طلا فروشی ، معماری و ساختمان ، مالیات و ارز های دیجیتال ، پزشکی و سلامت ، لوازم خانگی و … کنار کسب و کار شماست تا بهترین محتوا را با اصول کامل SEO در صفحه اول گوگل داشته باشید، پس زمان را از دست ندهید و همین حالا از طریق راه های ارتباطی proposal@sedroos.com و یا 09193370283 با ما در تماس باشید.